درواقع  کتاب با تصویری معروف از نقاش بزرگ ایتالیایی «رافائل» نقطه ی شروعش را آغاز می کند و این تابلو که نماد چیرگی فرشته برشیطان است و پیروزی حق برباطل و برزخ خوبی و بدیست ؛دروازه ای می شود که خواننده ازاو وارد دنیای سنگین بعد از مرگ می شود. دنیایی که تازه، شروع زندگی است و هرانسانی ناچار است از این معابر بگذرد . آغاز این کتاب با لحنی سنگین و بیانی فاخر و قالبی تازه «تکه ی آغازین » شروع می شود وسپس بارانی از کلمات آهنگین اند که توصیف لحظه های سنگین «احتضار» رابردوش می کشند. البته مراحل آغازین این سفربرزخی اکثرا براساس مستندات است که از احادیث و روایات گرفته شده اند، چون روایت بی نظیر «تکلم سلمان فارسی رضی الله عنه با یک میت » که در «معالم »از اصبغ ابن نباته روایت شده است و دراین روایت سلمان فارسی طبق فرموده ی پیامبراکرم صلوات الله و سلامه علیه، زمانی که هنگام مرگش فرامی رسدبایک مرده سخن می گوید.برخی ازاین توصیفات هم از اصول کافی ذکرشده و درکتاب «کفایه الموحدین»مرحوم آقاسید اسمعیل طبرسی نوری «مبحث معاد» بزرگ ترین دست مایه ای بود که توانسته بال پرواز را براین نغمه ها بدهدو تقریبا هفتاد درصد این منظومه را اداره نموده است. اما برخی توصیفات نیز عصاره ای است که از مشاهدات پیامبردر معراج اخذ شده ،چون «وادی شهوت» .لیک در برخی موارد هم تخیل و آموزه ها وانباشته های فکری ومعنوی به داد اندیشه رسیده تا آن را به سرمنزل مقصود برهاند. همچنان که خداوند تعالی در قرآن مجید می فرماید:  « وَاِن منکُم الا واردُها کان عَلی ربِّکَ حتماً مقضیّاً»آیه 71سوره مبارکه مریم.همه وارد جهنم می شوند پل صراط از میان جهنم می گذرد  در روایت است که همه از روی جهنم می گذرند اما آیه می فرماید از میان جهنم می گذرند .چون می فرماید همه وارد جهنم می شوند همه بدون استثنا .« وان مِنکم الا وَاردُها کان عَلی ربِّکَ حتماً مقضیّاً»آیه 71 «هیچ یک از شما(نوع بشر)باقی نماندجزآن که وارد دوزخ شود این حکم حتمی پروردگار است.» «ثُمَّ نُنجی الذین اتَّقوا ونذرُ الظالمین فیها جثّیاً»آیه 72 ،متقی ها را نجات خواهیم داد .چرا می فرماید همه وارد جهنم خواهند شد؟می فرماید که قیامت باطن این دنیاست یعنی حقیقت این دنیاست که آشکارخواهد شد. ما اینک، این دقیقه از میان جهنم رد می شویم همین دقیقه . همین دقیقه نیت های آلوده وهوی و هوس که از هرطرف اعمالمان را تهدید می کنند، آتش جهنم اند. ازهرطرف به اعمالمان هجوم می آورند.آن یکی می گوید به خاطر من این عمل را انجام بده، این می گوید به خاطر من  واین می گوید مرا درنظر بگیر .آتش از هرطرف و در ودیوار می بارد.من یعنی این دقیقه از میان آتش رد می شوم . روز قیامت این حقیقت آشکار خواهد شد نه این که حالا ما بر روی صراط نیستیم و در روز قیامت صراط به وجود خواهد آمد. همین دقیقه ما برروی صراط راه می رویم و اطرافمان را آتش گرفته واین دقیقه از میان جهنم می گذریم.

بنابه این حقایق، نغمه های برزخی حرکت روح انسان را دراین دنیا به تصویر می کشدوبرزخ آیینه ایست از تجسم اعمال آنان و خبریست به آیندگان.این سفر ازبرزخ وعَقَبات سهمناکش عبور نموده ، از« اعراف» گذشته و به بهشت می رسد .بهشتی که در هشت شهر،درمنازلی شعف انگیز توصیف شده و انسانها را در مراتب کمالی شان غرق در لذت و شکوه می سازد.بدیهی است که شهرها باتوجه به مراتب ودرجات کمالی مومنین توصیف شده و انسان کامل هیچ گاه به اولین منازل خرسند نمی گردد و این سیرکمالی تا رسیدن به شهر اولیا و اوصیا ادامه دارد . این منظومه پایان شگفتی دارد و با یک درآمدی لطیف از موج های سهمگین دریا و غوطه ورشدن در این امواج پایان می پذیرد که اشاره ایست به فنا فی الله ؛همان بیت مولانا: مازدریاییم ودریا می رویم ؛ همان آیه ی قرآن «انا لله و انا الیه راجعون»

نغمه های برزخی تقلیدی از «کمدی الهی دانته »و« سیاحت غرب قوچانی» نیست بلکه الهامی است متغیر وبدیع از این آثار.البته کتاب سیاحت غرب برجسته ترین و پراستقبال ترین کتاب دراین موضوع است اما بیشتر برای نوجوانان جذاب است. کمدی الهی دانته نیزبراساس الهامات و شاید مکاشفات یک مسیحی به نظم درآمده که درنوع خود شاهکاری ادبی و جهانی است.

نغمه های برزخی سمفونی انسانیت است؛ شرح رازآلود گذر ازظلمات به سوی نور ؛تمنای بزرگی و عروج انسانی  ازخاک تا افلاک است با تمام نقص ها و امیدواری پرفروغی به رحمت یکتای قدرتمند.

نغمه های برزخی بدعت درشعراست در این بدعت عمدی، شعرنوبا شعرکهن آمیخته شده وطُرفه معجونی به دست آمده تا نظمی فاخر شکل گیرد والبته نیاز به نقدهای اندیشه های برتر دارد.

تصاویرنقاشی آن اغلب توسط خود صاحب اثرو دوستش  محمد تقی پور طراحی شده واکثرا از قاعده های منطقی نقاشی کم بهره است و این نقاشی ها بیشتر به خاطر کمک به حس وافزایش تصور خواننده است وبیشتر حاصل تخیل یا توصیفات و نکاتی هست که در روایات اشاره شده است.

این منظومه از احساس معلمی تراوش یافته که هیچ توان مالی و تبلیغی ندارد و اینک این کتاب درنهایت گمنامی است که هیچ کتابخانه ای حاضر به فروش چنین کتاب خاصی نیست چون مشتریان ،اغلب دنبال کتابهای نان و آب دارندو هیچ انتشاراتی برای چنین آثاری حاضربه ریسک کردن نیست.