اضافه آن است که اسمی را با کسره اضافه به اسم دیگری نسبت بدهیم. در این بخش قصد داریم شما را با انواع اضافه آشنا کنیم.

دستور زبان فارسی (اضافه)

1- اصل این است که مضاف‌الیه بعد از مضاف بیاید و بین آن دو کسره اضافه باشد. اما گاهی مضاف‌الیه اول می ‌آید و کسره اضافه حذف می ‌شود. به آن اضافه مقلوب می ‌گویند و اسم مرکب می‌ سازد. کارخانه (خانه کار) گلاب (آب گل)

2- گاهی فقط کسره اضافه حذف می ‌شود و به آن فک اضافه می ‌گویند. (پدرزن (پدر زن))

3- آوردن چند اضافه را پشت سر هم تتابع اضافات می‌ گویند. (جلد کتاب گلستان سعدی)

4- اگر مضاف به آ یا او ختم شده باشد در آخر آن به جای کسره اضافه یای مکسور می ‌افزایند. (دریای خزر، بازوی رستم)

اگر مضاف به ه بیان حرکت مختوم باشد به جای کسره اضافه، ء  می ‌گذاریم. (کارخانه ایرج) و می توانیم ی بگذاریم، کارخانه ‌ی ایرج

 

اقسام اضافه:

1-اضافه تخصیصی: درِ اطاق (در اختصاص به اطاق دارد)

2- اضافه ملکی: بین آن دو رابطه مالکیت وجود دارد. (خانه احمد (خانه‌ای که مال احمد است)

تفاوت این دو: در اضافه ملکی معمولاً مضاف‌الیه، انسان است و می‌تواند مالک باشد، ولی در اضافه تخصیصی این چنین نیست.

3- اضافه تشبیهی: بین آن دو رابطه شباهت است. (لب ِ لعل (لب ِ مانند لعل)، داﯾﮥ ابر (ابری که مانند دایه است))

4- اضافه استعاری: آن است که مضاف در معنی غیر حقیقی خود استعمال شده باشد. (چنگال ِ مرگ ( مرگ مانند حیوانی با چنگال خویش آدمیان را می ‌رباید)

5- اضافه توضیحی: مضاف اسم عام است و مضاف‌الیه نام مضاف را بیان می ‌کند. (روز جمعه، شهر قوچان)

6- اضافه بیانی: مضاف‌الیه جنس مضاف را بیان می ‌کند. (ظرف مس)

اگر به مضاف‌الیه ی نسبت اضافه شود به صفت نسبی تبدیل می ‌شود. (ظرف مسی)

7-اضافه اقترانی: بین آن دو مقارنت و همراهی وجود دارد. (پای ارادت (پایی که با ارادت همراه بود))

8- اضافه بنوت (فرزندی): مضاف‌الیه نام پدر مضاف است. (رستم زال(رستم پسر زال))

 

تذکر: نوع اضافه گاهی مربوط به مفهوم واژگان و قصد گوینده است. پس گاهی یک اضافه چند حالت دارد.

مثال: چشم نرگس

1- چشم  نرگس به شقایق نگران خواهد شد. (استعاری)

2- دختری زیباست، چشم نرگس او را کسی ندارد.(تشبیهی)

3- چشم نرگس درد می ‌کند. (تخصیصی)

با تشکر از مهدی گوروانی